روشنی بخش سپهر اندیشه ایران بدرود
روشنی بخش سپهر اندیشه ایران بدرود
این هم هدیه ای برای تمامی دوستان گران مایه با کلیک بر روی هر کدام از لینکهای زیر دیوان شعر آن شاعر را خواهید داشتالبته در تلگرام قابل دسترسی است ولی در سایت نه تهیه و تنظیم جناب آقا رضا حسینی دبیر خوشنام ادبیات وزبان فارسی..
*حافظ <http://ganjoor.net/hafez/>*
*خیام <http://ganjoor.net/khayyam/>*
*سعدی <http://ganjoor.net/saadi/>*
*فردوسی <http://ganjoor.net/ferdousi/>*
*مولوی <http://ganjoor.net/moulavi/>*
*نظامی <http://ganjoor.net/nezami/>*
*پروین اعتصامی <http://ganjoor.net
یک پروفسور فرانسوی در جشن بازنشستگی اش در دانشگاه سوربن فرانسه چنین گفت
🍀 من عمرم را وقف ادبیات فارسی ایرانی کردم و برای اینکه به شما اساتید و روشنفکران جهان توضیح دهم که این ادبیات عجیب چیست ، چاره ای ندارم جز اینکه به مقایسه بپردازم و بگویم که ادبیات فارسی بر چهار ستون اصلی استوار است :
🍀 فردوسی ، سعدی ، حافظ و مولانا .
🍇 فردوسی ، هم سنگ و همتای هومر
💙❤️مقاله ای قابل تامل و تکان دهنده از ولفگانگ پاولی...
برنده جایزه نوبل فیزیک در سال ۱۹۴۵ که به خاطر کشف قانون جدیدش به نام
"اصل انحصاری پاولی" که مورد تشویق آلبرت انیشتین هم قرار گرفت , معروف است.
پاولی می گوید: هر چیزی در جهان , ارتعاش مخصوص به خودش را دارد. همه الکترون ها دارای سه ویژگی
[ 📖آکادمی بزرگان📖]
"هنگامی که کسی می پرسد فلسفه به چه کار می آید، پاسخ باید ستیزه جویانه باشد، چرا که پرسش کنایه آمیز و نیش دار است. فلسفه نه به دولت خدمت می کند و نه به کلیسا،که هر دو دغدغه های دیگری دارند. فلسفه به خدمت هیچ قدرت مستقری در نمی اید. کار فلسفه "ناراحت کردن" است. فلسفه ای که هیچ کس را ناراحت نکند و با هیچ کس ضدیت نورزد فلسفه نیست. کار فلسفه آزاردادن حماقت است، فلسفه حماقت را به چیزی شرم اور تبدیل می کند. فلسفه کاربردی ندارد جز افشا کردن پستی های اندیشه در تمام اشکالش. آیا جز فلسفه رشته ای هست که به نقد تمامی رازآمیزگری ها، هر خاستگاه و هدفی که داشته باشد، همت گمارد.
............................
🗯ژیل دولوز
فلسفه بدنبال تفسیر عالم است نه تغییر عالم
تعریف فلسفه:علم به احوال موجودات از آن جهت که هستند نه از آن جهت که کمّند(چند تایی) و کیفند(چگونگی وچیستی) به قدر طاقت بشری
هرکس به قدر فهمش فهمید مدعا را
💠«تعصب» که در ادبیات دینی به آن «جاهلیت» هم میگویند، شایعترین بیماری فکری در جوامع عقبافتاده است. درمان آن نیز بسیار دشوار است؛ چون هیچ کس خود را متعصب نمیداند. تعصب، چیزی است که ما آن را همیشه در دیگری میبینیم و دیگری در ما. ما نمیتوانیم به او ثابت کنیم که متعصب است و او نیز نمیتواند تعصب ما را به ما نشان دهد. اما دو ویژگی مهم در انسانهای متعصب وجود دارد که خوشبختانه تا حدی قابل اندازهگیری است و از این راه میتوان میزان و مقدار تعصب را در
ﺷﺨﺼﻲ ﺑﺎﻳﻚ ﺟﻤﻠﻪ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺩﻭﺳﺘﺶ را ﺭﻧﺠﺎﻧﺪ.اﻣﺎﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﭘﺸﻴﻤﺎﻥ ﺷﺪ ﻧﺰﺩ ﭘﻴﺮ ﺩاﻧﺎی ﺷﻬﺮ ﺭﻓﺖ ﻭﺑﺎ اﻭ
ﻣﺸﻮﺭﺕ ﻛﺮﺩ.
ﭘﻴﺮ ﮔﻔﺖ: براﻱ ﺟﺒﺮاﻥ ﺳﺨﻨﺖ ﺩﻭﻛﺎﺭ ﺑﺎﻳﺪ اﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻲ
اﻣﺸﺐ ﺑﺎﻟﺸﻲ اﺯ ﭘﺮ ﺑﺮﺩاﺷﺘﻪ ﻭﮔﻮﺷﻪ ﺁﻥ ﺭا ﺳﻮﺭاﺥ ﻛﻦ،ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻛﻮﭼﻪ ﻫﺎ ﻭﻣﺤﻼﺕ ﺑﺮﻭ ﻭ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺧﺎﻧﻪ ای ﻳﻚ ﭘﺮ ﺑﮕﺬاﺭﺗﺎ ﭘﺮﻫﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻮﺩ. ﻫﺮﻭﻗﺖ اﻳﻦ ﻛﺎﺭﺭاﻛﺮﺩی ﻧﺰﺩﻣﻦ ﺑﻴﺎﺗﺎﻣﺮﺣﻠﻪ ﺩﻭﻡ ﺭاﺑﮕﻮﻳﻢ.
ﺟﻮاﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻥ ﺷﺐ ﺭاﺑﻪ آن کار ﻃﺎﻗﺖ ﻓﺮﺳﺎﻣﺸﻐﻮﻝ ﺷﺪ. اﻧﮕﺸﺘﺎﻧﺶ اﺯﺳﺮﻣﺎﻱ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﻳﺦ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ.ﻭﻟﻲ ﺑﺎﺯﻫﻢ اﺩاﻣﻪ ﺩادﺗﺎ اﻳﻨﻜﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻃﻠﻮﻉ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﻛﺎﺭﺵ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ.
ﺑﺎﺳﺮﻋﺖ ﻧﺰﺩﭘﻴﺮﺭﻓﺖ ﻭﺑﺎ ﺧﻮﺷﻨﻮﺩی ﮔﻔﺖ:ﻣﺮﺣﻠﻪ اﻭﻝ ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ،ﺣﺎﻻﭼﻪ ﻛﺎﺭ ﻛﻨﻢ؟
ﭘﻴﺮﮔﻔﺖ ﺣﺎﻻ ﺑﺮﮔﺮﺩﻭﺗﻤﺎﻡ ﭘﺮﻫﺎﺭا ﺟﻤﻊ ﻛﻦ ﺗﺎﺑﺎﻟﺶ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ اﻭﻟﺶ ﺑﺮﮔﺮﺩﺩ.
اﻭﺑﺎﺳﺮاﺳﻴﻤﮕﻲ ﮔﻔﺖ:اﻣﺎاﻳﻦ ﻏﻴﺮ ممکن اﺳﺖ ﺑﺴﻴﺎﺭی اﺯﭘﺮﻫﺎ ﺭا ﺑﺎﺩ ﭘﺮاﻛﻨﺪه ﻛﺮﺩﻩ. ﻭ ﻫﺮﭼﻘﺪﺭ ﺗﻼﺵ ﻛﻨﻢ ﺑﺎﻟﺶ ﻣﺜﻞ اﻭﻟﺶ ﻧﻤﻲ ﺷﻮﺩ.ﭘﻴﺮ ﮔﻔﺖ;ﺩﺭﺳﺖ اﺳﺖ....ﻛﻠﻤﺎﺗﻲ ﻛﻪ اﺳﺘﻔﺎﺩﻩ میﻛﻨﻲ ﻣﺜﻞ,ﭘﺮﻫﺎﻳﻲ ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮ ﺑﺎﺩ اﺳﺖ ﻭ ﺩﻳﮕﺮﺑﻪ ﺩﻫﺎﻧﺖ ﺑﺎﺯ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﮔﺸﺖ.ﺩﺭ اﻧﺘﺨﺎﺏ ﻛﻠﻤﺎﺕ,ﺑﺨﺼﻮﺹ ﺩﺭﺑﺮاﺑﺮ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ ﺩاﺭی ﺩﻗﺖ ﻛﻦ!
سروران و قبله گاهان دوستان و عزیزان گلم من نمیتونم پرهارو جمع کنم. واین قصه برای حقیرسراپا تقصیر نیز مکرر درمکرراست عصبانیت وعصا را ازصاحب اسمم ارث برده ام با این تفاوت که عصایم اژدها نمی شود. مرحوم ابوی مرا کامل صدا میزد(موسی الرضا) ولی متاسفانه این تلقین حکیمانه موثر نیفتاد که راضی باشم به رضای الهی و کژ خلقی که از صفات ابلیس است نکنم.
چه کنم که این پند خواجه شیراز حافظ شیرین گفتارآویزهء گوشم شود.
چو می توان به صبوری کشید جور عدو
چرا صبور نباشم که جور یار کشم
و یا فرمایش مولانا که می فرماید:
صد هزاران کیمیا حق آفرید کیمیایی همچو صبر آدم ندید
امیدوارم که در حلول سال جدید خطاهای گذشته ام را بر من ببخشایید. پیش ازهر زمان به دعای خیرتان محتاجم.
سال نو مبارک.......🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
مولوی فرموده اندر مثنوی
آن کتاب مستطاب معنوی
سبزوار است این جهان کج مدار
ما چو بوبکریم در وی خوار وزار
من بگویم پاسخ آن مرد راد
تا زگفتارم شوی هر لحظه شاد
کج مدار هرگز نباشد شهر ما
بهر حق باشد اصول قهر ما
شهر با عشق علی آمیخته است
بر دلش نقش علی آویخته است
با علی چون نرد عشقی باختیم