کلام

نوشته ها،‌مقاله ها و پرسش و پاسخ

کلام

نوشته ها،‌مقاله ها و پرسش و پاسخ

کلام

هوالقادر

دکتر موسی الرضا امین زارعین متولد سال 1338
قطع نخاع مهره 6 گردن در حین مسابقات کشتی در تاریخ 23/04/1358در گناباد،
دانشجوی فنی مهندسی در گرگان.
اخذ مدرک دکتری فلسفه علم از بخش شرق شناسی دانشگاه مسکو در شهر دوشنبه (استالین آباد) درسال 1388.
موسس جامعه معلولین سامان سبزوار.
رییس انجمن تشکلهای معلولین خراسان رضوی.
عضو هیئت امناء جامعه معلولین ایران.
اقدام و مشارکت به احداث 113 واحد مسکونی برای معلولین.
شهروند طلایی و معلول نمونه ی کشور در سال های 86 و87 ازطرف شهرداری تهران و سازمان بهزیستی کل کشور.
انتخاب به عنوان معلم نمونه ی شهرستان سبزوار 2 بار و استان خراسان 1 بار
قبولی در کنکور سراسری 3 بار؛ مکانیک گرگان سال1357؛ برق مشهد سال؛ 1365نقشه کشی صنعتی تهران سال 1366.
مقالات وکتب چاپ شده به زبان های فارسی، روسی، سرلیک، انگلیسی و عربی 20 مورد.
مشاوره رساله های فوق لیسانس 9 مورد.
دریافت مدال افتخاری تیراندازی در استوک مندویل انگلستان سال 58.
دارنده ی رکورد شنای معلولین ایران سال 1365.
دریافت 2 نشان لیاقت وعلمی از کشور تاجیکستان سال 1384.
نامزد دریافت نشان دولتی ونامزد نخبگان کشور سال 1390.
دریافت گواهینامه داوری مقالات و یا هیات علمی اولین همایش علوم انسانی و اسلامی 1392.
نخبه ورزشی و پژوهشی بازنشستگان کشوری در سال 1398

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۳۶ مطلب با موضوع «خاطرات» ثبت شده است


          اگرچه به ظاهرازدواج مستحب موکد است.ولی به نظر حقیر وجوب در آن مستتر است. در بازگشت از لندن مادرم با دیدن من و ناگواری های دیگر زمینگر شد و کمترین از سر مهر از سوی خانواده گرامی مُکاری و محروقی تحت مراقبت های ویژه قرار گرفتم  و به روشی با شادروان حسین آقا مکاری (امیری کیان)برادر خوانده شدیم و روزی بناگاه از سر کودکی ناسزایی بمن گفت و من هم سیلی به صورتش زدم که دندانش شکست و دهانش خونی شد جلوی چشم پدر و مادرش، پدر هیچ نگفت و مادر گفت خوب کردی تا ادب شود. من آنروز نفهمیدم که چقدر گستاخ بوده ام و آن بزرگواران چقدرشریف تا اینکه نظر غزالی را

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۶ ، ۱۷:۵۶
موسی الرضا امین زارعین

          یک دختر کوچک به داروخانه رفت و گفت: معجزه دارید؟ معجزه می خوای واسه چی عزیزم؟ ! یه چیز بدی هر روز داره توی سر داداش کوچولوم گنده تر می شه ! بابام میگه فقط معجزه میتونه نجاتش بده ، منم همه پول هام رو آوردم تا اونو براش بخرم . عزیزم ببخش که نمی تونم کمکت کنم ، ما اینجا معجزه نمی فروشیم. چشم های دخترک پر از اشک شد و گفت : ولی اون داره میمیره ، تورو خدا یه معجزه بهم بدید . ناگهان دستی موهای دختر کوچولو رو نوازش کرد و صدائی گفت : ببینم چقدر پول داری؟ پول ها رو شمرد و گفت : خدای من عالیه ، درست به اندازه خرید معجزه برای داداش کوچولوت ! بعد هم گرم و صمیمی دست دختر رو گرفت و گفت منو ببر خونه تون تا ببینم می تونم واسه داداشت معجزه تهیه کنم؟ ! اون مرد فوق تخصص جراحی مغز بود دو روز بعد عمل بدون پرداخت هیچ هزینه اضافه ای انجام شد. هزینه عمل مقداری پول خرد بود و ایمان یک کودک . مدتی بعد هم پسرک صحیح و سالم به خانه برگشت. دکتر ارنست گروپ رئیس سابق بیمارستان هانوفر المان ....... چندی پیش این خاطره رو در یک کنفرانس علمی مطرح کرد .... و اون مرد جراح کسی نبود جز ....پروفسور مجید سمیعی ..

                  

      حقیر افتخار آشنایی با پروفسور سمیعی رو داشتم،برای اعزام مجدد به انگلیس در سال 1365 ایشان بعد از معاینه زیر ورقه نوشت بیمار سالم است. خوب مسلم بر اثر تنگدستی های دولت بود که با نفت پنچ دلاری طولانی ترین جنک قرن را اداره می کرد. از ایشان با شگفتی سوال کردم؟ چی سالم شدم. فرمود بله با آن آسیبی که تو خورده ای خوب شدی. من شما را تحسین می کنم.   ️


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۵ ، ۲۲:۱۲
موسی الرضا امین زارعین

ذکر خاطره ای از امام جمعه ی فقید حجت الاسلام ابراهیمی

حدود 25 سال قبل در جلسه ای خدمت آقای کاظم کرامت بودیم . و گله وشکایتی از وضعیت اسف بار مداحی که متاسفانه روز به روز بر آشفتگی آن افزوده میشود داشتیم و مطالبی را گوشرس نموده و پیشنهادهایی را ارائه دادیم مبنی بر این که وضعیت مداحان سر وسامانی داده شود وکلاس ، درس و آموزش تا حضرات عبارات راحداقل درست بخوانند و احادیث شاذ و نادر و اسراعیلیات را به خورد مردم ندهند که پیش از این وهن دین نگردد، با موافقت حضار مواجه شدیم و قرار شد که جناب کاظم آقا به عرض امام جمعه برساند و نهایت .... با امام جمعه فقید طرح مسئله شد و ایشان مرا به حضور پذیرفتند و بعد از گفتگویی که با ایشان داشتیم پیشنهاد داد که من دروسی را تدریس کنم و نهایت امتحان بگیرم  چنانچه مداحان نمره قبولی گرفتند مجوزی به آنان از طرف سازمان تبلیغات داده شود و آنان اجازه مداحی داشته باشند . کوتاهی از طرف حقیر کمترین بود که نپذیرفتم و حواله به شخص ثالثی نمودم خطا و اشتباه جبران ناپذیری بود و دیگر این امکان فراهم نشد همواره خودم را سرزنشمی کنم که چرا؟؟!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۵ ، ۱۸:۰۶
موسی الرضا امین زارعین


 

محبوب:

چه زود دیر می شود! 

در باز شد...

برپا !... بر جا ! 

درس اول : بابا آب داد ، ما سیرآب شدیم.

بابا نان داد ، ما سیر شدیم... 

اکرم و امین چقدر سیب و انار داشتند در سبد مهربانی شان... 

و کوکب خانم چقدر مهمان نواز بود

و چقدر همه منتظر آمدن حسنک

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۵ ، ۰۷:۱۸
موسی الرضا امین زارعین

           اشتباهاتم فزون از حد دراست    

                               اعترافات خطا خود خوشتراست

           بیست سال پیش در آستانهء دههء حزن انگیز محرم دههء سرور وسالار شهیدان حضرت ابا عبد الله الحسین علیه آلاف تحیۀ وثنا به آقای کاظم کرامت خادم الزهرا (س) (رئیس فعلی شورای اسلامی سبزوار) که ریاست مداحین اهل البیت علیها السلام را در آنزمان بر عهده گرفته بود به عتاب گفتم  این چه وضع است این همه تحریفات، اوهامات، خرافات که از ناحیه بعض مبلغین ومداحان مطرح می شود وهن دین است شایسته و بایسته است که از مداحین امتحانی به عمل آید ودر صورت اخذ یک نمرهء حداقلی مجوز صادر شود.

         ایشان با رایزنی که با امام جمعهء محترم سبزوار حجه السلام حاج غلامحسین ابراهیمی داشتند پذیرفت و به من پیشنهاد تدریس حماسهء حسینی شهید مطهری و اخذ امتحان کرد که حقیر  سرا پا تقصیر سر باز زده و نپذیرفتم وبه استاد دیگری واگذار کردم که به انجام نرسید وپشیمانم وعذر تقصیر می خواهم که چرا نپذیرفتم و این مهم به انجام نرسید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۶:۵۸
موسی الرضا امین زارعین


                 حکمت است یا ؟؟

           گاهی با خود می اندیشم حقیر سرپا تقصیر قریب به چهل سال است در خدمت معلولین جسمی حرکتی شهرستان سبزوار هستم آنگاه که سرپا بودم وبه قول مادر شمشیرم به عرش می خورد. واولین n.g.oبا بیش ترین عضو (576)چرانتوانسته ایم ملجاء ومکانی برای استقرارداشته باشیم . از رب العزه والجمال و الجلال عظمته که به کسر نیاید ودارالمومنین سبزوار هم که قحط الرجال والسخاء نیست پس چرا؟!!؟

         گوئیا که خطا واشتباه از جانب ماست

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۵۷
موسی الرضا امین زارعین

       در اوائل سال64 من هنوز ماشین نداشتم و با خویش عهد کرده بودم موتور سه چرخ سوار نشوم تا ماشین بگیرم  وموتور سه چرخ را به شکرانه به معلولی بدهم وبا عصا رفت وآمد می کردم.

      دانشگاه دروس پیش نیازی از جمله زبان انگلیسی و زبان عربی گذاشته بود که عدهء زیادی شرکت می کردند استاد ما در زبان انگلیسی جناب آقای معزی پور بود.بعد از امتحان یک روز با عصا پیاده می رفتم توی خیابان آقای معزی پور نگه داشت وتعارف کرد و من هم از خدا خواسته به تشنه ای که در آفتاب چلهء تموزبه آب سرد و گوارایی برسد و لاجرعه سر بکشد معطل نکرده نزول اجلال کردم.

    در اثنای راه ایشان عرض کردند که نمرهء شما13/5شد من14 رد کردم من که جوان ناپختهء نا کارآمد ناآزمودهء و انقلابی بودم بجای تشکر به عتاب گفتم چرا آقا مگر ما می خواهیم خودمان را گول بزنیم ما آمده ایم که درس بخوانیم و ایشان با بزرگواری که داشتند فرمودند با پشتکاری که درشما سراغ دارم به لیسانس اکتفاء نمی کنید ودر مراتب بالاتر نمرهء زیر14 قابل قبول نیست. بدین جهت 14 منظور کردم.من نیز به رضایت سری تکان دادم ......که احسان ایشان را به عتاب پاسخ گفتن خطا واشتباه بود نه حرص به آموختن درمن ...خداوند بر توفیقات ایشان بیفزاید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۴ ، ۰۱:۱۳
موسی الرضا امین زارعین


      وقتی امام راحل تصمیم گرفت که ازفرانسه به ایران بازگردد مرحوم حاج علیرضا دولت‌آبادی گفت: مردم سبزوار را برای استقبال از امام دعوت کنید؛ و برای اولین بار از رادیوی مسجد جامع سبزوار ازمردم برای حضور در مراسم استقبال از امام دعوت کردم؛ اولین جمله‌ای که گفتم این بود : «هر که دارد هوس کرب‌وبلا بسم ا…»
۱۰۰ نفر آمدند و به تهران رفتیم. از ۵ بهمن

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۴ ، ۰۱:۰۴
موسی الرضا امین زارعین

                  کنجکاوی و تحصیل
    بسیار علاقه‌مند به تحصیل بودم . عامل و باعث آن نیز کنجکاوی‌های بی‌حد و حصر من و پاسخ‌های مادرم به سؤالات عجیب و غریبم بوده است. از مادرم سؤال‌های عجیب می‌پرسیدم و او تا جایی که می‌دانست و به قدر دانش خود پاسخ می‌داد. وقتی از پاسخ عاجز می‌شد و یا نمی‌توانست با پاسخ‌هایش مرا قانع کند وعده‌ می‌داد که باید به مدرسه بروی و از معلم خود بپرسی..
     مثلاً از او می‌پرسیدم اول و آخر عالم کجاست؟ مادرم می‌گفت عالم اول و آخر ندارد. من می‌پرسیدم مگر می‌شود؛ زیرا هر چیزی یک اول و آخر دارد و عالم هم باید آخر داشته باشد. ....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۴ ، ۰۰:۲۵
موسی الرضا امین زارعین


د

     ازراست اسماعیل کوشان.امین زارعین.
1358

15 شعبان (مصادف با19 تیرماه1358 چهار روز قبل از حادثه) میلاد مسعود ولی عصر آقا امام زمان علیه السلام باشگاه ورزشی استقلال خیابان شریعتمداری داور وسط مسعود اقا فروزان

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۵۴
موسی الرضا امین زارعین