درمنزل حاج آقای فتاحی (ابولشهدا) به اتفاق آقایان مهندس جلال تعصبی (نائب رییس شورای شهر) -موسی الرضا امین زارعین - مهندس روح الا مین امین زارعین .
درمنزل حاج آقای فتاحی (ابولشهدا) به اتفاق آقایان مهندس جلال تعصبی (نائب رییس شورای شهر) -موسی الرضا امین زارعین - مهندس روح الا مین امین زارعین .
گویند که اندر وقت بومسلم مروزی درویشی بی گناه رابه تهمت دزدی بگرفتند وبه
چهارطاق مروبازداشتند چون شب اندر آمد بومسلم پیغمبر را«عم»به خواب دید که
وی راگفت:یابامسلم مراخداوند بتو فرستادست که دوستی ازدوستان من بی جرمی
اندرزندان تست برخیز ووی را بیرون آر بومسلم ازخواب بجست وسروپای برهنه
بدرزندان دوید وبفرمود تادربگشادند وآن درویش رابیرون آورد وازوی عذرخواست
وگفت:حاجتی بخواه درویش گفت:ایهاالامیر کسی که اوخداوندی دارد که چنین بنیم
شبان بو مسلم راسروپابرهنه ازبسترکرم برانگیزد وبفرستد تااوراازبلاها
برهاند رواباشد که اوازدیگری سئوال کندوحاجت خواهد بومسلم گریان گشت ودرویش
برفت.
به نقل ازکتاب کشف المحجوب
اثرعلی بن عثمان بن الهجویری
صفحه
الهی توکریمی واولی تری که درآخرت بدان چشم که درمطیعان نگری درعاصیان نگری .
الهی هرکه راداغ محبت خودنهادی خرمن هستیش برباددادی،خرمن هستی اورا برباد نیستی دادی .
الهی هرکس ازآنچه ندارد مفلس است من ازآنچه دارم.
الهی اگرکاسنی تلخ است ازبوستان است واگر عبدالله گناهکار است ازدوستان است .
الهی اگرشیطان آدم رابدآموزی کرد گندم راکه روزی کرد.
پدرم روضه رضوان بدو گندم بفروخت
ناخلف باشم اگرمن به جوی نفروشم.
دزدی چند کاروانی راغارت نموده صاحب کاروان را برشتری بسته باخود می برندبرهر آبادی که می گذشتند مرد جزع وفزع
می کرد که ای مردم اینان دزدند واموال مرابه سرقت می برند دزدان می گفتند ای بردارجان توخوب شو بگذار که مادزد باشیمعیبی ندارد به مردم می گفتند اوبردار ماست مشاعرش به هم ریخته التماس دعا داریم ومی گذشتند.
الهی به اولم نواختی،به آخرم باز پس انداختی .
الهی بساز کارمن منگر به کردار من ،الهی هرگاه گویم رستم شغلی دیگر دهی بدستم .
الهی توبساز که دیگران ندانند وتونواز که دیگران نتوانند.
الهی اگر ازدوستانم حجاب رابردار واگر میهمانم میهمان رانکودار.
الهی چون حاضری چه جویم وچون ناظری چه گویم.
الهی آفریدی رایگان وروزی دادی رایگان وبیامرز رایگان که توخدایی نه بازرگان.
گرت زرین کلاهی عاقبت هیچ
به تخت پادشاهی عاقبت،هیچ
اگرملک سلیمان درنگین است
درآخرخاک راهی عاقبت، هیچ
شاعری بنام حاجب این شعرراگفت :
حاجب اگرمحاسبه حشرباعلی است
من ضامنم که هر چه بخواهی گناه کن.
اودرعالم خواب علی (ع)رادید که فرمود این شعر راچنین بگو!
حاجب اگرمحاسبه حشرباعلی است
شرم ازخداکن وکمترگناه کن.
پادشاهی به چشم حقارت درطایفه درویشان نظرکرد یکی ازایشان بفراست دریافت وگفت ای ملک ! مادراین دنیا بجیش (سپاه)ازتوکمتریم وبه عیش ازتوخوش تر وبه مرگ باتو برابر وبه قیامت بهتر .
اگرکشور گشای بهتر کامران است
وگردرویش حاجتمند نان است.
درآن ساعت که خواهند این وآن مرد
نخواهند ازجهان بیش از کفن برد.
چورخت ازمملکت برست خواهی
گدایی خوش تراست ازپادشاهی
شخصی به لقمان حکیم گفت:«چه روی زشتی داری؟!»لقمان درپاسخ گفت:ازنقش
چهره ام عیب می گیری یا ازنقاش (خدا)
ابلهی دیداشتری به چرا گفت نقشت همه کج است چرا؟
گفت اشترکه اندراین پیکار عیب نقاش می کنی هشدار
درکژیم مکن توعیب نگاه توزمن راه راست رفتن خواه